تبليغات

محل قرار گیری کد های بنر

مصاحبه خواندنی مجله استقلال جوان با حمید عسکری

نويسنده : admin

از یک دنیا حرف نگفته تا یک کری با حمید عسکری  حمید عسکری : دستم را به نشان عدد 4 بالا می آورم photo: Reza Askari   استقلال جوان :   ساده حرف میزد.کلامش بوی مهربانی میداد.بوی مهربانی که دوست داشت با مردم کشورش تقسیم  کند. وقتی میگفت اولین دعایم سر سفره ی هفت سین خوشحالی و شلدی مردم کشور است. اصلا انگار نه انگار ان مردی که ان بالا روی استیج در کنسرت هایش  میان شلوغی جمعیت و فریاد ها و  تشویق های ان ها می خواند دنیایی به این سادگی داشت. دنیایی که در ان گریه کند. بلند هم گریه کند. در تنهایی خودش و میان همین خودش و دوباره خدای خودش.... صحبت کردن با حمید عسکری سخت نبود .صحبت کردن با مردی که ساده حرف میزد  و زیبا به همه چیز نگاه میکرد  و ارامش را بهترین چیز در زندگی میشمرد  اسان بود....راحت حرف میزد وقتی میگفت  اشپزی را دوست دارم . ظرف هم میشورم  او در چهره ی خوانندگی خود گم نشده بود .انگار همان  حمید عسکری بود که تازه وارد دنیای موسیقی شده ...شهرت و محبوبیت خط فاصله او با مردم نشده  بود .فروتن تر از دیروز بود... . 8.9در نقطه شروع شهرتش خیلی واضح و با افتخار گفت:استقلالی ام .وقتی کمتر کسی از اهالی  هنر با این صراحت از ابی بودن خود حرف میزند . حمید عسکری اعلام کردن استقلالی دو اتیشه است سال پیش بود  که اولین البومش وارد بازار موسیقی ایران شد  و این چهره در همان روزها در  اولین مصاحبه هایش خود را یک خواننده ی استقلالی عنوان کرد و تا امروز ابی بودن بهانه ای باشد برای  یک  گفت و گو ی ویژه با این هنرمند با مردی که استقلالی است و در دنیای هنر  همیشه از حس ابی خود حرف زده است...          Box 1         یک گذری بزنیم به دوران بچگی تون خودتون بگویید چه دنیایی داشتید؟ دنیای آرومی بود بچه ی خیلی آرومی بودم اصلا اهل شیطنت های بچگونه نبودم همیشه سرم تو لاک خودم بود تو دنیای خودم بودم و متفاوت با بقیه بچه ها ... خیلی هم گوشه گیر و ساکت بودم.همه تعجب می کردند  و می گفتند حمید عجب بچه ساکتیه. کتک خور بودید؟ نه به هیچ وجه اما زیاد رفتارم مثل بچه ها نبود مثل آدم بزرگا رفتار می کردم .خیلی از شوخی ها و شیطنت های بچگونه را دوست نداشتم. خانواده این اخلاقتان را دوست داشتند؟ بله خیلی راضی بودند.کیه که بچه ساکت و آروم و حرف گوش کن دوست نداشته باشه؟ هنوز هم صحبت که میشه میگن خیلی بچه  آروم و خوبی بودی بر عکس برادرم سعید که خیلی شیطون و بازیگوش بود. اصلا بهتون نمی خوره که بچه ی ساکتی بوده باشید؟ درسته بچگی اینطوری بودم اما بزرگتر که شدم بچه تر شدم مثل بن جامین باتن...انگار خیلی شبیه اش هستم. بچه درسخوانی بودید؟ خیلی همیشه یا شاگرد اول یا شاگرد دوم بودم همیشه معدلم بالا بود و یادم نمیاد نمره پایین گرفته باشم در بچگی حسرت داشتن چه چیزی را می خوردید؟ خب ما چون خانواده کارمندی بودیم و همه نیازهامون به طور کامل رفع نمی شد خیلی چیزا بود که دوست داشتم اما نمی تونستم داشته باشم مثلا؟ دوچرخه نه اینکه نداشته باشم داشتم اما از اون دوچرخه های مدل بالاتر خیلی دلم می خواست داشته باشم. الان که شما در بالاشهر تهران زندگی می کنید چقدر دل تون برای اون زندگی ساده در فولاد شهر اصفهان تنگ شده؟ خیلی خیلی ... انگار اون موقع آرامش بیشتری داشتیم واقعا دلم خیلی تنگ اون روزهاست. با رفقای قدیم تون در ارتباط هستید؟ بله با خیلی هاشون الان رفت و آمد دارم مخصوصا بچه های دانشگاه. کجا درس می خوندید؟ من دانشگاه مبارکه اصفهان و در رشته مدیریت صنعتی درس می خوندم.خمون موقع هم موزیسین بودم و کنسرت می ذاشتم. در دوران تحصیل تقلب هم می کردید؟ نه بچه درس خونی بودم و زیاد اهل تقلب نبودم اما یادم نمیره همیشه شب امتحانی بودم چون درس و زود یاد می گرفتم به خاطر همین همیشه دقیقه 90 خودم را برای امتحان آماده می کردم. متولد چه ماهی هستید ؟ 20 مهر به دنیا آمده ام مهری ها چه خصوصیت اخلاقی واضحی دارند؟ آدم های منطقی هستند. شما هم منطقی هستید؟ بله وقتی یک چیز را خوب تجزیه و تحلیل میکنم اول سعی می کنم اول سعی می کنم به صورت منطقی به اون نگاه کنم نه احساسی. جزو اون آقایانی هستید که در خانه کار می کنند؟ بله خیلی خوب کار می کنم ظرف می شورم لباس می شورم  غذا درست می کنم... آشپزی را در مجردی یاد گرفتید یا وقتی متاهل شدید؟ در دوران متاهلی... چه غذایی را خوب درست می کنید؟ ماهی با برنج سبزی پلو استنبلی کوکو قورمه سبزی و ... در کل آشپز خوبی هستم. تا به حال غذا هم سوزوندید؟ تا دلتون بخواد... هم سوزوندم هم شور درست کردم... Box 2 کی متوجه شدید به موسیقی علاقه مند هستید؟ از بچگی... یادم هست هم موزیک زیاد گوش می کردم و هم دوست داشتم نوازنده بشم... مشوق هم داشتید؟ نه بابا فقط خودم بودم و خودم... البته بعد مادرم مشوق خوبی برایم شد... وقتی معروف شدید؟ نه ... اولین گیتارم را مادرم برایم خرید...اون موقع 40 .50 هزار تومان پولش بود و برای خانواده ای که حقوق کارمندی داشتند این پول کم نبود...اما به هرحال مادرم این گیتار را برایم هدیه خرید هر چند پدرم اصلا با موسیقی و همین گیتار من موافق نبود...بابام زیاد دوست نداشت خواننده بشم می گفت درست را بخوان همین خوبه... اما یواش یواش بابام هم با خوانندگی  ام موافقت کرد. الان که خانواده به کنسرت هاتون میان چه حس و حالی دارند؟ باورتون میشه... پدرم تا به حال به کنسرت هام نیومده...مادرم و خواهرام میان اما پدرم نه... چرا؟خودتون ازشون دعوت کردید که بیان؟ صدبار...هردفعه که کنسرت داشتم از پدرم خواستم که بیاد اما هر دفعه می گه دفعه بعد.. حالا شاید دفعه بعد واقعا بیاد وقتی صداتون و بیرون می شنوید وقتی می بینید مردم صدای حمید عسکری را دوست دارند چه حس و حالی پیدا می کنید؟ چه حسی جز خوشحالی می تونم داشته باشم همین که می بینم مردم قبولم دارند کارم را دوست دارند برایم کافیه... هدف اصلی شما در دنیای موسیقی چیه؟ ارائه کارهای خوب...اینکه بتونم احساسم را به بهترین شکل ممکن در ترانه هایم بیارم ... اینکه مردم همیشه از من راضی باشند این طوری سبک میشوم آلبوم جدیدتون کی وارد بازار می شه؟ مشخص نیست اما احتمالا تا شب عید میاد. اسم آلبوم؟ سرنوشت یک نظر سنجی گذاشتیم و از مردم خواستیم اونا بهترین اسم را برای آلبوم انتخاب کنند که در نهایت با نظر مردم نام آلبوم را سرنوشت گذاشتیم. از بین خواننده ها و موزیسین ها کار چه کسی را بیشتر قبول دارید؟ برایان آدامز پینک فلوید و کریس دی برگ این سه تا به نظرم جزو بهترین موزیسین های دنیا هستند و من بیشتر کارهای این سه نفر را گوش می کنم. برای اونایی که دنبال خواننده شدن هستند چه حرفی دارید؟ این یک واقعیته اینکه اول باید یک ساز را یاد بگیرند بعد به دنبال مراحل بعدی بروند.یک خواننده باید بلد باشد اول نوازندگی کند وقتی توانست یک ساز را خوب بزند بعد سراغ خوانندگی برود. شما نوازندگی را بیشتر دوست دارید یا خوانندگی را؟ من به آهنگسازی علاقه زیادی دارم و الانم برای خیلی از خواننده ها آهنگ می سازم. این احتمال وجود داره یک روز خوانندگی را کنار بگذارید و فقط آهنگساز باشید؟ نه دوست دارم هم خواننده باشم و هم آهنگسازی کنم حتما این دو هنر را با هم دنبال می کنم. خودتون به نواختن چه سازی علاقه دارید؟ گیتار اول گیتاری که مادرتون براتون خرید را هنوز دارید؟ (فکر می کند)...بله هنوز دارم. وقتی به اون نگاه می کنم یاد سال های نوجوانی ام و شروع کارم می افتم. وضعیت موسیقی ایران را الان چطور می بینید؟ بد نیست اما واقعیت اینه که یک مقدار کارها به تکرار رسیده و این حقیقت هم نه فقط در موسیقی ما بلکه در موسیقی کل دنیا اتفاق افتاده.من امیدوارم با ورود نیروهای با استعدادتر و جوان تر به موسیقی کشورمون شاهد کارهای جدیدتر باشیم و از این تکرار جدا بشیم. تا چه زمانی می خواهید به خوانندگی ادامه بدهید؟ تا وقتی که مردم بخواهند مردم تا کی می خواهند؟ (می خندد)تا فردا...   BOX 3 حمید عسکری چقدر به تیپ و لباس اهمیت می دهد؟ خیلی زیاد همیشه دوست دارم خوش تیپ باشم. در انتخاب لباس هاتون بیشتر از چه رنگی استفاده می کنید؟ رنگ های تیره را دوست دارم.مشکی قهوه ای... برای انتخاب تیپ و لباس تون از کسی هم مشورت می گیرید؟ نه با خودم مشورت می کنم(می خندد) از فروشگاه خاصی خرید میکنید؟ نه اصولا هر جا که لباس قشنگ ببینم همونجا خرید می کنم. در زندگی به چه چیزی خیلی اعتقاد دارید؟ خدا... چقدر با خدا خلوت می کنید؟ خیلی زیاد مخصوصا وقتایی که دلم میگیره... بیشتر بهش چی میگید؟ خواسته هام و دلتنگی هامو...از خستگی های بنده عاجز می گم و ازش می خواهم بهم کمک کنه نه به من بلکه به همه مردم... تا به حال برای خدا نامه نوشتید؟ نه ولی زیاد ازش گله کردم از چی؟ بماند...ولی همیشه سعی کردم با خدا راحت حرف بزنم انگار دارم با دوستم درد و دل می کنم اینطوری خیلی آروم می شم. بزرگترین خواسته شما از خدا؟ اینکه آرامش داشته باشیم.هممون آرامش داشته باشیم کسی دغدغه و نگرانی خالی بودن سفره نونش را نداشته باشد.کسی از درد بچه مریضش اذیت نشه... موقع احساس دلتنگی چه کار می کنید؟ گریه می کنم. چه طور؟بهتون نمی خوره؟ گریه می کنم با صدای بلند هم گریه می کنم اون قدر که خالی بشم اونقدر که گلوم در یک بغض حبس بشه. کجا گریه می کنید؟ در استودیو... حتما این موقع دوست دارید تنها باشید؟ صد در صد . فقط دوست دارم خودم باشم و خدای خودم.این موقع تنهایی خیلی بهم آرامش می ده. از چه چیزی در زندگی خیلی بدتون میاد؟ از ترسیدن... شجاعت را خیلی دوست دارم آدم نترسی هستید؟ نه من هم خیلی از آدم ها از یک چیزایی خیلی می ترسیم. مثلا؟ خب بستگی به موقعیت و زمان داره.نمی تونم بگم از چه چیز خاصی می ترسم.   Box 4 اگر ازتون می خواستن رنگ یک چیز و در طبیعت عوض کنید رنگ چی و عوض می کردید؟ هیچی چون خدا بهترین رنگ ها  را واسه طبیعت انتخاب کرده. بزرگترین معضل بچگی تون چی بود؟ بچه که بودیم  چیزی نمی فهمیدیم که بخواهیم به معضل فکر کنیم. الان چی؟ معضل خاصی ندارم بالاخره مشکلات که همیشه بود و هست و باید با اون دست و پنجه نرم کنیم . بچه بودی از چی می ترسیدی؟ تاریکی الان؟ از چیز خاصی نمی ترسم بزرگترین شیطنت بچگی شما؟ با بچه ها زنگ همسایه ها را می زدیم و در می رفتیم. اگر الان بچه تون این کار را بکنه؟ (می خندد) به شوخی میگم بابا خوب کاری کردی...     نقطه منفی اخلاقی شما؟ آدم خیلی زودرنجی هستم.خیلی زود عصبانی میشم و نمی تونم عصبانیتم را کنترل کنم. خودتون این نقطه ضعف تون را کشف کردید یا اطرافیان؟ خودم .خب هر کسی بهتر ازهمه با نقطه ضعف هایش آشنا هست.می دونه بدی هایش چیه و نسبت به چه چیزایی زود واکنش نشون میده. نقطه مثبت اخلاقی شما؟ آدم مهربونی هستم و دوست ندارم هیچ وقت باعث رنجش و ناراحتی کسی بشم. حمید عسکری کیه؟ یک آدم معمولی مثل همه آدم ها که فقط خواست خدا و لطف اون مهربون باعث شده به یک جاهایی برسه... تا به حال شما را با کسی هم اشتباه گرفته اند؟ نه اتفاق نیفتاده. اما از لحاظ چهره شبیه به حمید گودرزی هستید؟ بله وقتی موهام بلند میشه بعضی ها میگن شبیه حمید گودرزی هستی. شهرت را دوست دارید؟ بیشتر از شهرت آرامش را دوست دارم. از کی استقلالی شدید؟ وقتی ده سالم بود.سال 67 بود که استقلال وارد زندگی من شد چه چیز باعث شد استقلالی شدید؟ (می خندد)تهدید شدم. چطور؟ برادرم سعید استقلالی شدید بود.یک روز بازی استقلال بود گفت باید اینجا بنشینی و بازی را نگاه کنی تهدیدم کرد که همین الان باید استقلالی بشی.اگه نشی...خب من هم چی میتونستم بگم گفتم چشم استقلالی میشم.اما خدارو شکر که برادرم تهدیدم کرد اگه این اتفاق نمی افتاد منم استقلال  را کشف نکرده بودم به خاطر همین میگم دستت درد نکنه. یادتون میاد کدوم بازی بود؟ بله دربی بود.در اون بازی استقلال دو بر یک با گل های مرفاوی و سرخاب پرسپولیس را شکست داد. فکر میکنی امسال استقلال قهرمان بشه؟ چرا که نه...؟! من مطمئنم قهرمان میشیم و در قهرمانی استقلال شک نکنید.چون بهترین بازیکنان را داریم و الان هم استقلال داره قشنگ بازی میکنه.تیم با شخصیتی داریم و به خاطر همین من فکر میکنم قهرمان بشیم.خوشبختانه آقای فتح اله زاده بهترین بازیکنان را در استقلال جمع کردند تا این تیم جزو بهترین تیم ها باشد. از هنرمندان استقلالی بیشتر با چه کسی در ارتباط هستید؟ من کلا با کسی ارتباط صمیمی برقرار نمیکنم اما خوشحالم که بهترین های سینما و موسیقی ما استقلالی هستند. از بازیکنان استقلال بازی چه کسی را بیشتر قبول دارید؟ فرهاد مجیدی مجتبی جباری و ... این دوتا همیشه ستاره بودند و هستند .از مدیر عاملان استقلال هم من کسی را ندیدم مثل آقای فتح اله زاده که انقدر زحمتکش و دلسوز باشند.ایشون همیشه برای استقلال بیشترین تلاش را کردند. کری خوندن تو چطوره؟ کمتر از گذشته کری می خونم ولی می خونم اگر الان بخواهید یک کری خوب بخونید؟ کری خوب اینکه هیچ وقت به تیم روبه رو توهین نکنی.من همون قدر که استقلالی ها را دوست دارم پرسپولیس ها را هم دوست دارم چون تفاوت ما فقط در سلیقه و احساس مونه و دو طرف همیشه قابل احترام هستند. خب یک کری بخونید؟ دستم را به نشان عدد 4 بالا می آورم فکر می کنم همین کافی باشه. شیرین ترین برد استقلال که به یاد دارید؟ بازی سه بر صفر که در جام حذفی پرسپولیس را بردیم و اگه اشتباه نکنم شریفات و جباری در  این بازی گل های ما را زدند بازی خیلی خوب و شیرینی بود. یک روز به استقلال جوان اومدید و با ناصر حجازی مصاحبه کردید یادتونه اون روز ناصر حجازی چه حرف شنیدنی و جالبی بهتون زد؟ حرف که زیاد بود اما قشنگترین حرف ناصرخان به من این بود که هیچ وقت زیر بار حرف زور نرو. شما ایشون را چه طور دیدی؟ اینکه یک آدم می تونه در قله محبوبیت باشد اما انقدر افتاده و فروتن رفتار کنه که اصلا متوجه نباشی این آدم ناصر حجازیه... اولین دعای شما سر سفره هفت سین؟ خوشحالی مردم ایران و خانوداه ام عید کجا هستید؟ قراره در آمریکا کنسرت داشته باشم و به خاطر همین به احتمال زیاد عید کنار خانواده نیستم. "سین"هفت سین مورد علاقه حمید عسکری؟ سبزه جای کدوم سین خالیه؟ سلامتی بچه بودید عیدی هاتون را چی کار می کردید؟ هرسال که خانواده می گفتند عیدی هات را خرج نکن بذار ما برات جمع کنیم آخر سر هم خودشون خرج می کردند و چقدر کلاه سرمون می رفت. شما هم اهل عیدی دادن هستید؟ بله دیگه اونقدر هم دور و اطرافم آدم هست که باید عیدی بدم بیشتر چی عیدی می دید؟ پول... الان که دیگه باید عیدی هام را کارت به کارت کنم چون کنار خانواده نیستم. اینکه هیچ وقت نوروز کنار خانواده نیستید براتون سخت نیست؟ حتما سخته ... هر سال عید کنسرت بودم پارسال مالزی بودم و نتونستم کنار خانواده ام باشم. یک دورغ سیزده؟ دیگه هیچکس دروغ نمیگه. جای چه کسی سر سفره هفت سین شما خالیه؟ برادرم سعید که چند ساله خارج از کشور زندگی میکنه.         نظرات شما عزیزان: نام : آدرس ایمیل: وب سایت/بلاگ : متن پیام: نظر خصوصی  کد را وارد نمایید:       عکس شما آپلود عکس دلخواه:

لينک ثابت |شنبه 25 اسفند 1391برچسب:مصاحبه, | موضوع: <-PostCategory-> |